طرح مساله:
مناظر دست نخورده و طبیعی شهر، زمینهای خالی، تپه های خاکی، دامنه کوهها و از این قبیل حوزه ها با مقیاسهای گوناگون، بخشهایی از منظر شهر است که عموماً اقدامات توسعه ای در جهت درست آن هدایت نشده و بیشتر منجر به تخریب این فرصتها شده است. رویکرد معماری منظر در این موضوع چیست؟
- به عنوان مناظر بکر و طبیعی، دست نخورده باقی بماند؟
- به عنوان اراضی ذخیره و توسعه آینده شهر، محفوظ بماند؟
- کاملا طراحی شده و در اختیار نیاز فعلی شهر باشد؟
می توان از دو بعد نظری و عملیاتی به موضوع نگاه کرد.
جمع بندی نظرات:
1- پیشروی بیش از حد مقیاس در حریم طبیعی شهر:
اندازه شهر با توجه به داشتن ظرفیت های درونی توسعه مثل بافت فرسوده و بایر به طور غیر متعارف بزرگ شده است و فقدان قانون و تخصص بر این مسیله دامن زده است.
2- مفهوم متفاوت توسعه مناظر طبیعی شهرها:
- رویکرد شهرداری شیراز در تبدیل دامنه کوههای شمالی شهر به تفرجگاه عمومی با صرف هزینه های کاشت و آبرسانی، عوام گرایانه بوده و ملاحظات پایداری ندارد.
- درختکاری کوههای شمالی شیراز، از حیث جغرافیایی و اکولوژی، موجب جلوگیری از سیل شده، خاک و بستر کوه را حفظ کرده و در کیفیت آب و هوایی و جریان باد شهر موثر است.
3- رویکرد معناشناسانه به مناظر دست ناخورده شهر:
این مناظر بسته به مقیاس و موقعیت در منظر شهری به ویژه منظر راه، می تواند به هر سه شکل بکر، ذخیره و طراحی صورت پذیرد (البته با اولویت سنجی و متخصصانه) به شرطی که جدا از افراط و تفریط در مداخله، بر معنای فضا بیفزاید و در ارتباط با مخاطب تصویری نمادین به وجود آورد.
4- ملاحظات مداخله با توجه به سنجش تجربیات تاریخی:
- خوانش زیباشناختی معاصر تهران، گواه بر محصولی آشفته، بدقواره و گسسته است که بهتر است نسخه آن در مناظر دست ناخورده، آزمون نشود و برای آیندگان ذخیره بماند.
- توسعه این مناظر باید مبتنی بر ضرورتها و در ذیل رویکردی کل نگر انجام شود تا وزن مداخله منجر به نابود شدن تنها ظرفیتهای طبیعی شهر نشود.
در مجموع، وزنه این موضوع و مشابه آن در حوزه منظر، میان دو سر طیف حفظ و توسعه در نوسان است و درگیر افراط یا تفریط مداخله شده است. به تبع، تهیه و اجرای یک “قانون، برنامه و طرح جامع منظر” برای هر شهر، در کنار سایر اسناد شهری می تواند این ظرفیتها را فارغ از کوتاهی دورانهای مدیریت شهری، به نحو صحیحی سامان دهد.