روز پنجشنبه مورخ 11 خرداد 1396 در جلسهای که با حضور بیش از 40 نفر از دانشجویان، فارغالتحصیلان و اساتید رشته معماری منظر در فضای مجازی و به صورت آنلاین تشکیل شد، پروژه «ایوان انتظار» به بحث و بررسی گذاشته شد. این گفتگو پس از بازدید از سایت در هفته گذشته و برای گردآوری نظرات همراهان و هماندیشی با یکدیگر در این خصوص شکل یافت. مدیریت بحث برعهده خانم لواسانی بود. گفتگو با ارائه مشخصات کلی از پروژه و تصاویر میدان ولیعصر قبل و بعد از اجرای این پروژه آغاز شد:
مشخصات ایوان انتظار
- مساحت: 42 هزار متر مربع (3 هزار مترمربع فضای فرهنگی)
- قطر عرصه: 65 متر
- ایستگاه متروی میدان ولیعصر: محل تلاقی خطوط 3 و 6
- آغاز پروژه: سال 1386
- تاریخ افتتاح: 20 اسفند 1396
- دارای هفت طبقه: طبقه اول: مسیر تردد و اتصال زیرگذرهای اطراف میدان، طبقه دوم: سالن فروش بلیط – غرفههای تجاری، طبقه سوم: عمق 25 و 37 متر – سکوی قطار
اولین سوال بحث چنین مطرح شد: “شهرداری از این عرصه تحت عنوان پلازا نام میبرد. آیا اینجا از ابتدا برای ساخت یک پلازا طراحی شده است؟” پاسخهای این سوال به صورت زیر قابل جمعبندی است:
- “پلازا” واژهای با ریشه اسپانیایی است و به معنای محل و معبری است که در آن “پیاده بر سواره و خودرو غلبه داشته” و در آن مراکز خرید و صندلیهایی برای استراحت موقت عابران تعبیه میشود. به عبارتی پلازا نسخه مدرن همان بازارچههای سنتی خودمان است و نمود امروزی آن را میتوان در میدان نقش جهان اصفهان و یا خیابان 15 خرداد و سپهسالار تهران هم دید. اما این ویژگی در این سایت مشاهده نمیشود، بلکه کاملاً برعکس عمل شده است.
- حذف پیاده به نفع سواره در نقاط کلیدی شهری که به نظر باید عرصه بروز تعاملات اجتماعی باشد سیاست نادرستی است که شهرداری تهران در سالیان اخیر در نقاط دیگری هم همچون چهارراه ولیعصر پیش گرفته است. این در حالی است که مطابق تجربیات و مبانی نظری شهرسازی و معماری، سیاستهای طراحی روز دنیا بر این است که تراز همکف شهر بیش از پیش در اختیار پیاده قرار گیرد.
- در حال حاضر اینجا یک فضای مکث نیست و عملکرد و مبلمان فضا برای دعوت عابران به توقف طراحی نشده است. به اعتقاد همراهان بحث، این فضا برای پلازا بودن به فعالیتهای خرد و دائمی تجاری، خدماتی و فرهنگی نیاز دارد. درجه مطلوبیت فضا برای تبدیل شدن به یک فضای مکث نیز کافی نیست: طرح نورپردازی، کنترل عوامل اقلیمی (نور و بارندگی) و حضور فضای سبز از مواردی است که مورد غفلت واقع شده است. کنترل خیرگی و گرمای آفتاب در فصول گرم و هدایت آبهای سطحی در فصول سرد از دغدغههای اعضای حاضر در بحث بود که به کرات تکرار شد.
- چنانچه این پروژه نه با عنوان «پلازا» بلکه صرفاً به عنوان یک ایستگاه مترو در نظر گرفته شود، میتوان مزایا و موفقیتهای طراحی آن را برشمرد: ارتباط بصری ایستگاه با فضای شهر و آسمان، احساس نامطلوب زیرزمین بودن را کاهش داده است. همچنین انطباق نقشه ذهنی مسافران با جدارههای شهری، خوانایی و جهتیابی در این ایستگاه را آسانتر کرده است.
- این فضا (پلازای خودخوانده!) جز نردههای حول فلکه میدان نمودی در سطح شهر ندارد. عرصه با دالانهای طولانی ورودی ایستگاههای مترو به فضای شهری متصل میشود، مسیرهایی که جز با هدف مراجعه به مترو طی نمیشود. این فضا جز در اخبار و تبلیغات مجالی برای معرفی و شناخته شدن در روزهای آغاز موجودیت خود ندارد. ارتباط بصرى كاربر با فضا باعث ترغيب وى براى ارتباط و تجربه آن فضا مىشود، اما حتی از سطح سواره و سوار بر خودرو نیز این فرصت مهیا نمیشود. در گام بعدی رضايت از تجربه فضا موجب تبليغ چهره به چهره آن مىشود، اما در حال حاضر هیچ فضا و برنامه پشتیبانی نیز زمینهساز این رضایت و خاطرهسازی نیست. حال کنونی این طرح، وضعیت استقبال از مركز خريد زیرزمینی سئول در میدان شیخ بهایی را به ذهن متبادر میکند. طبق پیشبینی حاضران در این جلسه زندگی این سایت احتمالاً بسیار دیر و با آزمون و خطاهای بسیار به زندگی تراز همکف متصل خواهد شد.
- فرض اولیه اصل حیات یک پلازا – یا یک فضای جمعی- بر عمومی بودن آن است. حق حضور و استفاده آزادانه از این فضاها در ساعات مختلف روز به صورت فردی و جمعی برای تمامی شهروندان محفوظ است. اما سایت این پروژه در تملک مترو است؛ با تعطیلی ایستگاههای مترو ورودیهای آن بسته میشوند و به گواه بازدیدکنندگان از سایت مامورین انتظامات فضا برای یک توقف و بازدید دانشجویی 30 نفره همراه با استاد از سایت تقاضای مجوز داشتهاند! به گفته آقای دکتر مهدی فاطمی: “این پروژه یک پاساژ زیرزمینی روی ایستگاه مترو است و به هیچ وجه جنبه اجتماعی و جمعی ندارد”.
- فضای جمعی و گردهماییهای موضوعی و مناسبتی که مدیریت شهری برای فضای زیرزمین میدان ولیعصر در آینده متصور است، در تمامی سالهای گذشته به صورت خودجوش و درونزا در سطح میدان و توسط شهروندان تولید، حمایت و هدایت شده است. نمونه آن جشنهای مردمی خیابانی پس از پیروزیهای ورزشی و انتخاباتی است. میدان ولیعصر همواره محلی برای ملاقات با شهر بوده است. زندگی و رونق یک فضای جمعی دستوری و مدیریتی نیست، شهروندان مکانهای خوانا، آشنا و مورد علاقه خود را برای خاطرهسازی انتخاب میکنند، هرچقدر هم کالبدی جدید و پرهزینه در همان همسایگی در انتظار آنها باشد!
در بخش دیگری از گفتگو به تعریف و معنای این فضا به ویژه تحت لوای نامگذاری آن و هویت پیشین یا ادعاهای مدیریت شهری در خصوص آن پرداخته و در این زمینه نیز نکات قابل توجهی عنوان شد:
توصیف پروژه از زبان مدیران شهری
مازیار حسینی معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران :”این بنا خود، مردم را دعوت میکند تا از آن عبور کنند، نقش دور ایوان انتظار با مسجد حضرت ولیعصر (عج) آیت الله سیستانی که در حاشیه میدان قرار دارد، همخوانی دارد.
معماری آن سادگی، بیتکلفی و در عین حال خلوص و زیبایی را القاء میکند که این ویژگیها توسط طراح این سازه برای مفهوم انتظار و میدانی که با نام حضرت ولیعصر عج نامگذاری شده در نظر گرفته شده است. زیرا در زبان معماری هنر، خطابها باید همراه با استعاره و نه مستقیم باشد. این در حالی است که در این فضا رنگی به جز رنگ گرم طبیعت نمیبینیم.
معماری ایوان انتظار ریشه در گودال باغچههای تاریخ معماری ما دارد. قرار است نمایشگاههای دائمی فرهنگی و هنری و عرضه کتاب در تراز زیرین این ایوان برقرار شود. اینجا محلی خواهد بود که فقط برای گذر از عرض خیابان از آن استفاده نکنیم و در حین عبور هنر، فرهنگ و تاریخمان را نیز ببینیم” (ایسنا-20 اسفند 95).
شهردار تهران:”اصلا به ایوان انتظار نگاه اقتصادی نداریم و هرگز قصد واگذاری فضا برای فعالیتهای تجاری را نداشتیم بلکه این محل به مکانی برای موضوعات فرهنگی، هنری و اجتماعی اختصاص خواهد یافت” (ایسنا-20 اسفند 95).
برنامه های فرهنگی به اجرا درآمده در ایوان انتظار تاکنون:
- اسفند 95: گروه نمایشی مردان نقرهای (سیلورمن)
- ویژهنامه نوروز 96: اجرای موسیقی سنتی
- برنامه «گذر هنر» با هنرمندان در زمینههایی چون خوشنویسی، نقاشی، تذهیب، سفال برجسته، معرق، مشبک فلز و فیروزهکوبی، مشبک فلز و ملیلهکاری، منبت و طراحی فرش (ایسنا- 6 فروردین 96)
- نورپردازی شب میلاد حضرت علی به یاد شهدای مدافع حرم- با حضور مهمانان هنرمند، ورزشکار، خواننده و مسئولان شهری با اجرای موسیقی زنده سنتی و کنسرت بهنام صفوی در گذر فرهنگی ایوان انتظار
- در تمام این سالها هویت و معنای میدان ولیعصر بیش از آنکه متاثر از فلکه میانی آن باشد، تحت تاثیر دو محور سبز، مهم و خاطرهانگیز شهر بوده است: خیابان ولیعصر و بلوار کشاورز. بهتر آن بود تا این هویت و معنا در این پروژه امتداد مییافت و منظر ذهنی پیشین شهروندان از میدان را تایید میکرد.
- حداقل تعریف گودال باغچههای معماری سنتی ایرانی، استفاده از حضور فضای سبز است که چنین ویژگی در طرح فضا مشهود نیست.
- سادگی و خلوصی که مدیران شهری در روز افتتاح طرح مدعی آن بودند، در تعدد مصالح کف، بدنه و مبلمان دیده نمیشود و اکنون به مرور با عناصر الحاقی اثر کمتری از یکپارچگی فضا باقی مانده است.
- به گفته آقای دکتر محمدرضا مهربانی گلزار: “تاکید بر کالبدی کردن مفاهیم ارزشی یک رویه است که در چند دهه اخیر به شدت پیگیری شده است. امری دشوار که اغلب اوقات به جای پاسخ مناسب به یک اثر خنثی یا گاهی مبتذل منجر میشود. ایوان انتظار از جمله این اتفاقات است. انتظار فرج حضرت مهدی(عج) را واقعاً چگونه میتوان به تصویر کشید یا به کالبد تبدیل کرد؟ شاید اگر فضایی برای تامل و اندیشیدن فراهم میشد، یا حتی فضایی برای نقد اجتماعی (به معنای انتظار فعال حضرت) میتوانست تا حدودی به اسم مکان وجاهت بدهد”.
- مفهوم انتظار طبق تعریف دکتر مطهری چشم به راه بودن تحقق عدالت برای بشریت است. این مفهوم در روح اتحاد و همدلی مردم در یک مکان و نگاهی رو به آسمان می تواند مقرر شود (بدون تاکید بر افراطی بر طرح کالبدی فضا).
- در حال حاضر طرح، تزئینات، مبلمان و نمادهای هنر شهری پروژه به هیچ وجه پاسخگوی انتظار کاربران فضا از نسبت آن با نامگذاری سنگین و انتزاعی آن نیست. صرف نصب پایههای پرتابل با چند طرح تصویری مطلا منقش به اسامی مقدس و گل و مرغ در جوار دیوارهها و تکرار مدام عنوان “انتظار” در تابلوها نمیتوان ادعای خلق یک فضای موضوعی و روحانی و در عین حال مردمی و سرزنده داشت! این مصداقی از “اتیکت” زدن به فضا است، بدون آنکه خود فضا زبان بازگویی ایده طراح باشد. ضمن آنکه با نامگذاری مقدسمابانه، هر گونه اقدامی در جهت عکس آن موجب ایجاد دوگانگی معنایی خواهد شد.
در پایان گفتگو معماران منظر پیشنهاداتی برای بهبود عملکرد و کیفیت فضایی این طرح تحمیل شده به شهر ارائه دادند که بسیاری از آنها در صورت مورد توجه قرار گرفتن از سوی مدیران شهرداری میتواند از شکست طرح پس از صرف هزینههای زمانی و مالی بسیار جلوگیری کند، نظیر طرح پیادهراه 17شهریور و میدان امام حسین که پس از سالها مجبور به اعتراف به شکست آن شدند:
نقاط مثبت طرح
- گشایش به سمت آسمان و بهره گیری از نور طبیعی
- خوانایی بیشتر ایستگاه (در قیاس با چهارراه ولیعصر) با دید به بناهای حول میدان
- یک طرح خوب برای ایستگاه مترو و نه پلازا
نقاط ضعف طرح
- اولویت سواره بر پیاده
- عدم پیوند با کاربریهای پیرامون (تجاری- سینما و …)
- محل عبور و نه توقف
- عدم حضور طبیعت (در معنای گودال باغچه)
- عدم رونق اجتماعی (در معنای پلازا)
- عدم تعبیه مبلمان مناسب برای حضور مردم
- عدم رویت آن از تراز خیابان
- بیتوجهی به مسایل اقلیمی تهران و فصول مختلف
- مکانیابی پله برقی در میانه فضا و خرد شدن عرصه به فضاهای بلا استفاده
نمونه پیشنهادات معماران منظر برای ارتقاء کیفیت فضایی ایوان انتظار
- اصلاح دسترسی به میدان به ویژه از سمت پیادهراه میانی بلوار کشاورز و اتصال جریان زندگی دو تراز میدان
- تقویت نمود و معرفی ایوان در تراز همکف با تامین دید به آن (به عنوان مثال با تعریف امکان حضور عموم در تراز طبقات بالای جداره میدان) و افزودن یک المان قابل روئت از سطح میدان
- حذف محدودیت تجمعهای خودجوش مردمی در ایوان و پشتیبانی از شکلگیری «پاتوق»های فرهنگی و دوستی
- افزودن غرفههای محدود تجاری-خدماتی و فرهنگی به طبقه اول ایوان
- مدیریت مستمر برنامههای فرهنگی نظیر نمایشگاههای هنری، تئاترهای خیابانی یا مسابقات نقاشی دیواری و …
- صرف نظر کردن از جستجو برای یک طرح کالبدی و تجسد مفهوم “انتظار”
- کنترل شرایط محیطی ایوان با روبسته کردن آن با سقف شفاف و بهرهگیری از بازی نور و سایه
- تکرار الگویی خلاصه شده از حوض آب قدیمی میدان در تراز ایوان (با دلایل ذهنی و عملکرد تلطیف فضا)
- افزایش حضور فضای سبز در تراز پایین میدان برای نزدیک شدن به تلقی گودال باغچه از این سایت
- احیای الگوی پیشین میدان (با اقداماتی نظیر اصلاح پوشش گیاهی حول فلکه میدان و استفاده از نوار آب در لبه فلکه)
- استفاده از مبلمان دعوتکننده ، راحت و سبک و متحرک برای تقویت فضای مکث ایوان