برنامه بازدید از جنگل های مرسی سی (راش) و ییلاق خرونرو در آخرین جمعه پائیز مورخ ۹۶/۰۹/۲۴ با حضور دکتر مهربانی و جمعی از دانشجویان معماری منظر برگزار شد.
مطابق عنوان این برنامه، تاکید بر منظر طبیعی و نقش معماران منظر در نحوه برخورد با این گونه از مناظر بود. بنابراین کارگاهی در حین سفر برگزار شد و دانشجویان به صورت مشارکتی سعی در یافتن پاسخ برای پرسش هایی کردند که توسط ایشان مطرح شد:
- چگونه می توان از این مناظر طبیعی استفاده کرد به نحوی که کمترین آسیب را به آن وارد نمود؟
- چه گروه یا افرادی می توانند مخاطب این شکل از منظر باشند؟
- آیا لزومی به کنترل گردشگر وجود دارد؟ محدودیت ها از کجا ناشی می شوند؟
- طراحی چنین مناظری چگونه است؟ چه ویژگی هایی برای مسیرها و خدمات باید مد نظر یک معمار منظر باشد؟
- چه هدف هایی را می توان برای استفاده و در عین حال ماندگاری این جنگلها انتخاب کرد؟
سپس تمام حاضران در سفر به گروه چهار تایی تقسیم شدند و به هر گروه یک سوال اختصاص یافت. هر گروه موظف بودند در حین مسیر در رابطه با پاسخ سوال ها بحث کنند و هنگامی که به ییلاق رسیدند پاسخ ها را به اشتراک بگذارند. در ابتدا حاضران خود را معرفی نموده و به سمت بالا حرکت کردند. جنگل پوشیده از برف بود به دلیل اینکه مسابقه عکاسی نیز بین دانشجویان قرار بود برگزار شود، دانشجویان در طی مسیر سعی کردند عکس هایی زیبا از اطراف تهیه کنند. با توجه به فصل پاییز، درختان خزان کرده بودند که در عکس هایی که در پیوست اضافه شده قابل مشاهده است.
متن زیر محتوای گفتگوی حاضران است:
- این جنگل ها بخشی از جنگل های هیرکانی محسوب می شود و بسیار ارزشمند است. قدمت 40 میلیون سال این جنگل ها به ارزش آنها افزوده است و همین شکل و آرایش را حفظ کرده است پس یک اثر تاریخی محسوب می شود که انسان ساخت نیست مثل یخ های طبیعی قطب در نتیجه ارزش حفاظت دارد و می توان جهت آموزش از ان بهره گرفت.
- جنگل های راش اگر بیشتر از 1000 متر مربع قطع شوند بازگرداندن آن بخش خیلی دشوار خواهد بود زیر 1000 متر مربع توان زمین اجازه رویش مجدد را خواهد داد.
- چه گونه بفهمیم درختان این جنگل را قطع کنیم اقتصادی است یا این که به گردشگری اختصاص یابد؟ بررسی هزینه و سود در بلند مدت می تواند کمک کند که سیاست درست را در قبال این جنگلها اتخاذ کنیم.
- با هدف گردشگری کنترل شده و امکانات متحرک (مثل کانکس هایی برای صرف نوشیدنی) می شود به رونق گردشگری کمک کرد.
- توان زمین و چگونگی تعیین میزان بارگذاری بر هر محدوده طبیعی:
توان هر قسمت از زمین متفاوت است . توان تعیین کننده میزان حجم ورود مخاطب است . مثلا روزانه 10 تا 20 نفر بتوانند وارد شوند ، انسان که وارد شود امکان آسیب، تولید زباله و … باید بررسی شود. حجم مخاطب چقدر باشد تا بتوان آسیب ها را نادیده گرفت؟ مثلا اگر آتشی روشن کنیم آن مقدار چوبی که سوزانده می شود قابل اغماض باشد.
- آیا ورود برای همگان آزاد باشد و از همه بخش ها استفاده شود؟ اولا بخشی حفاظت کامل شود و بخشی محدود برای بازدید استفاده گردد. ضمنا ارجحیت با گروه های مرتبط با آموزش و افرادی باشد که آشنایی با محیط های بکر طبیعی دارند.
- راه و خدمات: در جنگل برای گردشگران مسیر احداث شود یا خیر ؟سرویس بهداشتی باشد یا نباشد ؟ به دلیل اینکه خیلی مسیر مشخصی در جنگل وجود ندارد احتمال گم شدن هست اما با همین متریال های طبیعی موجود در جنگل اگر بتوان علامت گذاری کرد برای هدایت خیلی خوب است و یا از درختان قطع شده یا شکسته برای هدایت مخاطب می توان استفاده کرد .
- چرا کف سازی نکنیم؟ در این صورت بکر بودن و طبیعی بودن محیط از دست خواهد رفت و حالت انسان ساخت خواهد داشت.
- خدمات هم در حدی که مثلا بگوییم فقط اینجا اتراق کنید ، اینجا آتش روشن کنید و …
- جاده چطور؟ آیا جاده دسترسی به اینجا را آسفالت و تعریض کنیم؟ به دلیل اینکه اینجا یکی از سرمایه های ملی است بهتر است که مخاطب را کنترل شده وارد محیط کنیم و اصلاح جاده امکان سرازیر شدن جمعیت با هدف تفریح را افزایش می دهد.
- آیا نباید به اینجا به چشم یک امانت که از میلیون ها سال پیش به دست ما رسیده نگاه کنیم؟ بلی اینطور هست اما این جنگل ها صرفا خودشان ارزشمند نیستند بلکه ارزش های نهفته همچون تامین اکسیژن و تثبیت خاک، تامین آب، جلوگیری از سیل و تامین بخشی از محصولات کشاورزی آنها را برای ما ارزشمند کرده است.
- اصولا ممنوع کردن کار سختی است نمی توان دیوار کشید و بگوییم نیاید . اما می توان گفت بیاید اما با این شرایط یعنی با توجه به توان منطقه! یعنی کنترل کردن راه حل منطقی تری نسبت به ممنوع کردن است.
پس از انجام گفتگو ها، در پایان به سمت پایین حرکت نموده و با کوله باری از تجربه و خاطرات خوب به سمت تهران حرکت کردیم.
حاشیه های برنامه:
- در میانه مسیر در نزدیکی پل ورسک توقف کوتاهی صورت گرفت و حاضران به عکاسی از این پل استثنایی مشغول شدند.
- درحین صرف صبحانه تمام دانشجویان به بیان خاطرات خود از سفرهای پیشین پرداختند، بدین ترتیب صرف صبحانه در یک فضای کاملا دوستانه به پایان رسید.
- پس از رسیدن به روستای سنگده، ادامه مسیر با مینی بوس امکان پذیر نبود و مجبور به تغییر وسیله نقلیه شدیم.
- حاضران ادامه مسیر را سوار بر وانت نیسان طی کردند که تجربه بسیار عالی و جدیدی برای تمام دوستان بود. هم امکان این را میداد که طبیعت و جنگل های اطراف را از نزدیک و راحت ببینند وهم اینکه از هوای پاک و عالی بدون واسطه بهره مند شوند.
- پس از رسیدن به ییلاق برای صرف نهار توقف کردیم و تمام دوستان غذای خود را با یکدیگر به اشتراک گذاشتند بعد آتشی روشن کردیم و اطراف آن نشستیم و به بحث درباره سوال ها پرداخته شد.