طرح موضوع
مطلب حاضر برای با سه مقدمه شروع می شود و در نهایت بدنبال تمرینی برای انجمن در بعد علمی و عملی است.
اول : منظر به عنوان دیسیپلین جدید علم به معنی متد نوین خوانش علم به منصه ظهور رسیده است به عبارت دیگر منظر، از یک علم بین رشته ای به علم چند رشته ای تبدیل گشته است و این در تعارض حرفه ای بودن هر یک از رشته ها نیست بلکه جدا از اینکه بستری برای پیشرفت هر کدام از جزء ها ارایه می دهد هماهنگ کننده آنها برای یک هدف خاص خواهد بود تا تعارضات درونی جزء ها با هم را بتواند توجیه پذیر بنمایاند.
دوم اینکه بسط و توسعه منظر در غرب با بحران ها و تخریب محیطهای زندگی و زیست همراه بوده است می توان اینطور استنباط کرد که منظر جوابی برای آن داشته است و همین امر موجب پیدایش و توسعه آن شده است.
سوم اینکه در ایران با توجه به مشکلات زیست محیطی در اولویت و مدیریت انحصاری هر کدام از شاخه های درگیر با مسایل لزوم ورود مسئولانه تر متخصصان منظر هستیم و در واقع تعبیر این مساله که متخصصان در ایران بصورت جدی کار نمی کنند.
حال مساله در قالب یک مثال ارایه می شود. دریاچه ارومیه نه فقط به عنوان یک بحران اقلیمی بلکه در نتیجه ی نادرست الگوی استفاده و تاکید بر بعدهای دیگر نیاز های انسان بیشترین سهم را در تخریب محیط آن داشته اند-در صورت نیاز مثال خواهم آورد- که اگر بخواهیم دقیق به این موضوع بنگریم تغییرات اقلیمی اصل موضوع نیست بلکه سیستم استفاده و بهره وری است که باید تغییر یابد. امروزه مدیریت آن به سازمان محیط زیست سپرده شده است و بدنبال راه حل یا نحوه مقابله با موضوع هستند و جای منظر به عنوان فرزند این مشکلات خالی است و جای سوال است چرا در مسایل مهم ورود ندارد که با توجه به متد چند رشته ای آن می تواند جواب گمشده دولت و جامعه را بیابد.
خب به عنوان مثال: در ایران منابع طبیعی را نباید به مرزها و تقسیمات سیاسی مربوط کنیم در واقع مدیریت منابع طبیعی باید بر اساس ویژگی های طبیعی باشد نه مدیریت سیاسی . نمی شود که یک رودخانه را در یک سمت به مدیریت یک استان و سمت دیگر را به استان دیگر واگذار کرد-و مثال های دیگر-.
همانطور که در اروپا برای کوه های آلپ فارغ از وجود چند کشور یک برنامه جامع دارد . دو سوال مورد نظر من است. سوال اول :منظر چگونه می تواند در بحران های محیط زندگی و زیست ورود پیدا کند؟ سوال دوم :آیا می توان یک به عنوان یک تمرین جدی برای انجمن مساله دریاچه ارومیه را دنبال کرد و انجمن منظر برنامه خود را نه با پیش فرض نجات یا احیا بلکه برای یافتن راه حل درست با توجه به ماهیت چند رشته ای منظر -تمام تخصص های ممکن- ارایه دهد؟
اگر جایی در مطلب مجبور شده ام مطلب را در حد زیاد کوتاه کنم ببخشید و لازم شد توضیح خواهم داد . این موضوع هم نیاز شناخت جامعه از منظر و هم خیر و منفعت منظر برای جامعه روشن شود و از سکوت تلخ منظر خصوصا در بحران های مهم جلوگیری شود.
جمع بندی موضوع
- منظر به لحاظ محتوایی چند رشته ای است و به لحاظ نوع بینش علمی رویکردی جدید به خوانش موضوعات دارد
- مدیریت منابع طبیعی باید فارغ از تقسیمات سیاسی باشد ولی فارغ از عوامل دیگر نیست- تمام عوامل غیر از امنیت /مدیریت کلان سیاسی/ باید در اختیار این مدیریت باشد-
- با نفوذ هوشمندانه و با اخلاص-بدون چشم داشت خصوصا مالی – منظر در بدنه اجرایی و مدیریتی می توان اهداف منظر را پیگیری کرد.
- متخصصان منظر علیرغم وجود بینش کافی برای ورود به موضوع اما دانش کافی ولی با فقر دانشی هم روبرو هستند. دو گزینه برای رفع آن پیشنهاد میشود. یک گنجاندن مطالب مربوط به جغرافیا و منابع طبیعی ،اقتصاد و فرهنگ بصورت خاص در سیلابس درسی دانشجویان . دو بهره گیری از متخصصان امر به همکاری .
- دو گروه مردم و مسئولین دو گروه عمده تاثیر گذار بر موضوعاتند پس تفهیم موضوع شاید به راه های مختلفی باید متوسل شد.
- تشکیل اتاق فکر متخصصان مختلف و مطالعه بر روی موضوع می تواند به راه حلی که اکثر جوانب را دریافته باشد اقدامی عملی نه صرف نظری در این راستا خواهد بود .
- بصورت خاص در مورد دریاچه ارومیه پیشنهادی ارایه نشد و به نظر میرسد خود بصورت موضوعی جداگانه می تواند مطرح شود.
در پایان یافتن پیشنهاد یک روز برای بحث و گفتگوی تخصصی البته باهماهنگی موضوعات مورد بحث در مورد دریاچه ارومیه پیشنهاد می شود و تا در نهایت بتوان به بیطرفی و نظاره گری گروه منظر پایان داد و بتوان از جنبش و اعلام نظر منفعتی برای جامعه بدست آورد .دریاچه ارومیه فقط یک مثال است و از این نمونه ها بسیار است.