- معماری منظر در برابر هجمه شهرزدگی
در آستانه فصلی نو از خواسته های انسانی و تولد شأنی جدید برای ساکنان شهرهای بزرگ که به نام “شهروند”، شبکه ای پیچیده و ناهمگون از بحران های زیست محیطی را به ارمغان آورده، امید به اصلاح نظریه های حاکم بر محیط های شهری در حال تولد است.
در این برهه حساس و تاریخی تکامل شهر و شهرنشینی کشور که با خاطرات تلخ آلودگیهای هوا و تعطیلی مدارس برای ساختن “آدم دودی” به جای “آدم برفی” مزین شده، صدای پای نوروز تولد “انجمن معماران منظر ایران” را به عنوان دست آویزی برای کودکان تشنه زیبایی، پروانه و گل گرامی می داریم. در این خجسته میلاد برای حضور دوباره “طبیعت” در “شهر” بر بیرقی از جنس اراده نو “معماری منظر” را ترجمه خاطره شیرین درس “باز باران با ترانه” می انگاریم بر پیکر غبار گرفته شهر تا رسیدن به “جنگلهای گیلان” و فریادی دوباره برای به تصویر کشیدن “رازهای زندگانی” در دل طبیعت فراموش شده شهری که بار دیگر سرمای زمستانه را با لحافی از دود گذرانده است.
- طبیعت، نقطه تعادل روانی دو نیمکره مغز
شهرزدگی عارضه ای شایع در کلان شهرهایی است که نه تنها در راستای توسعه پایدار رشد نکرده اند بلکه بر خلاف اصول اکولوژی منظر متورم شده اند. در طی این عارضه تعادل روانی دو نیمکره راست و چپ مختل شده و شهروند در تشخیص خوب از بد دچار اختلال نامحسوس می شود! اینکه برخی حضور در تهران به علت وجود خدمات درمانی برتر را ترجیح می دهند، ناخواسته اثرات مرگبار آلودگی های شیمیایی، امواج مضر و تنشهای عصبی تهران را فراموش کرده اند. گویی به دنبال شرایطی برای آینده، خود در آینده ای انتزاعی به استقبال بیماری و فرسودگی عینی و آنی می روند.
نیمکره راست مغر انسان مسئولیت کنترل احساسات، خلاقیت، هنر و تظاهرات روانی و کنترل نگارش با دست چپ را بر عهده دارد و نیمکره چپ مغز مسئولیت حرکات دست راست، قوه منطق، محاسبات و ریاضیات، زبان و علم را بر عهده دارد.
در فرآیند توسعه شهرهای سراسر تنش که صدها هکتار باغ و درخت به کام می رود و “سطح زیر کشت” به “سطح زیر خشت” تبدیل می شود، تمامی برنامه ریزی ها با نیمکره چپ و مبنی بر محاسبات ریاضی است. در این بستر محاسبات اقتصادی منطق محور موافقت می کند تا تراکم بفروشند و از درآمد آن شهر بسازند.
در این سردرگمی قانون مند! … معماری منظر بر بستری از هنر نشأت گرفته از نیمکره راست مغز با بهره گیری از عناصر نرم از جمله گیاه و آب و به عبارتی تجلی طبیعت پویا در مقابله با خشنونت بتن و آهن موجبات ترشح هورمون کوتریکوتروفین (Cotricotrophine) و دوپامین (Dopamin) را از هیپوتالاموس (Hypothalamus) فراهم می آورد. این هورمون ها که در مواجهه انسان با گل، گیاه و عناصر طبیعت در خون ترشح می شوند، موجبات نشاط و تقویت ارتباط دو نیمکره مغز را فراهم می آورند. به دنبال آن تظاهرات روانی انسان شهرزده به صورت یک شوک لحظه ای بیدار می شود. چه بسا این تجربه را همه ما در زمان قدم زدن کنار یک برکه داشته ایم که همراه با افزایش تپش قلب این جمله را به زبان آورده ایم “چقدر این منظره، صدای پرندگان و آب جاری زیبا و فرح بخش است و چرا عمرمان را در شهر پرهیاهوی آلوده به هدر می دهیم؟” و این سؤال تاریخی، بزرگترین نمود بیداری موقت نیمکره راست مغز و مقابله با محاسبات سودجویانه نیمکره چپ است. در کمال تأسف باید گفت عمر این هورمون ها کم بوده و به سرعت تجزیه می شوند. در صورتی که حوزه نفوذ طبیعت گرایی و معماری منظر در برنامه ریزی و طراحی شهر پر رنگ شود شاید بتوان برای نسلهای آینده تعادل روانی بهتری تصور کرد.
- معماری منظر، ترجمان زیبایی شناسانه فضای سبز
آنچه در معماری منظر تحت عنوان علم مهندسی فضای سبز در حوزه شهری مطرح می شود یک رابطه تعاملي بین رویکردهای معمارانه در برنامه ریزی و طراحی شهر با فناوری احداث و نگهداری “طبیعت مینیاتوری شهر” یا “فضاهای سبز” است.
به عبارتی معماری منظر در مقابل تصور یک بعدی شهرسازی اقتصادگرای (جهان سومی) می ایستد و تجدید مقام طبیعت را طلب می کند. طبیعت در علم و هنر مهندسی فضای سبز خلق می شود، نگهداری می شود تا در یک فرآیند تکامل گرا به سمت اصلاح قوانین و مقررات ناکارآمد کنونی حرکت کند. به عبارتی رابطه بین معماری و مهندسی عمران بار دیگر در رابطه معماری منظر و مهندسی فضای سبز تکرار می شود. در این وادی “انجمن علمی معماری منظر ایران” به عنوان مرکز تبیین تعاریف، استراتژی ها، سیاستها و برنامه های طبیعت محور در محیط های شهری و بیرون شهری نقش حیاتی را بر عهده دارد.